شعر امروز

سروده‌هایی از دکتر تقی پورنامداریان

سروده‌هایی از دکتر تقی پورنامداریان

دانلود آهنگ

ای کاش

ای کاش!

می‌شد که مثل آب

در عین بی‌قراری

گاهی

پیدا کنم قرار و سکون در لباس برف.

ای کاش!

می‌شد که مثل برف در این فصلِ سردِ سرد

گیرم قرار من

بر هر بلند و پست.

ای کاش!

می‌شد که مثل آب

در خانۀ بلوری خود منزوی شوم

تا جز در آفتاب نگاهت

از خانه رختِ خویش به صحرا نیاورم

ای کاش!

می‌شد که مثل یخ

راهِ عبورِ آب ببندم بر این گروه

این جمعِ هفت‌رویِ ریاکارِ نابکار ـ

تا عکس سیرتشان گردد

بر صورت آشکار.

*   *   *

ای هیچ مقتدر!

شب ناگهان هزار هزاران چراغ را

در ظلمتِ عمیقِ عدمْ‌رنگ

کردند آشکار

در رنگ‌های شاد شگفت‌آور،

در گونه‌گون صور…

در رشته‌ْ‌سیم‌هایِ فراوانِ رابطه

آن نورِ بی‌نمودِ روان چیست غیر هیچ

هیچی که هیچ نقش و نشانش ز هست نیست؟

سرتاسر جهان

از فیضِ بی‌توقفِ دایمْ‌روانِ هیچ

در هستی همیشه خود جاریست

از ابتدای دورِ بی‌آغاز

تا انتهایِ دیرِ بی‌انجام،

ای نورِ خودْنهانِ جهانی ز تو عیان

بگشای چشم دل که ببینم

اسرار مستتر

ای هیچ!

ای هیچ مقتدر!

*   *   *

 

زنجیر خواب و جنبش…

آن‌گه که ذرّه ذرّه

خورشید منتشر

در هیأتی تمام

مجموع می‌شود،

تا سر برآورد

از قلب این شبان

هم شام می‌رسد به سرانجام

هم ما و هم جهان.

از این شبِ دراز هزاران هزار ساله چقدر

تا صبحگاه روز قیامت

مانده است فاصله؟

ای ماه سرد!

در آسمان این شبِ بی‌تابی

یکبار هم نشد

با رویِ بازِ بَدْر بتابی.

دروازه‌های محکم زندان نور را

کی می‌توان شکست،

با این هجوم دایمِ انبوهِ اندهان؟

زنجیر خواب و جنبش و شور است این غمان!

*   *   *

در این روزهای قطبی

چه فرق می‌کند

آفتاب طالعم بخوانی

در بامداد بهاری دل‌انگیز،

یا ابر مظلمم

در غروبِ روستاییِ زمستانی دلگیر!

مرا بخوان! مرا بخوان!

مرا به هر نام که می‌خواهی بخوان

که از خوش و ناخوش

دیریست که پرواییم نیست.

در این روزهای قطبی

که برف بر سر برف می‌بارد

و تنها گرما

سوز سرماهای همیشه است،

صدای توست که سرم را گرم می‌کند

مرا بخوان!

مرا به هر نام که می‌خواهی بخوان!

در زیر بارش یکریز برف

پس از سال‌ها هنوز هم

سالْ‌دیده مردی خمیده را می‌بینم

که زن بیمارش را بر پشت گرفته

دنبال بیمارستان دولتی می‌گردد

و زن خود در کفنِ برف رفته بود…

(منبع: bukharamag.com)

 

مطالب بیشتر

  1. سروده‌هایی از دکتر شفیعی کدکنی
  2. سروده‌هایی از دکتر ناهید نوروزی
  3. سروده‌هایی از فریدون مشیری
  4. سرود‌هایی از یدالله مفتون امینی
  5. شعر ارغوان هوشنگ ابتهاج
مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

24 ساعت ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

4 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

5 روز ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگ‌ها برای حضور فیزیکی بدن‌ها…

1 هفته ago

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آب‌هایِ اعماق

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آب‌هایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…

2 هفته ago