داستان/ رمان خارجی

کدبانوی جوان نوشته کومیسّو ترجمه ناهید نوروزی

کدبانوی جوان نوشته کومیسّو ترجمه ناهید نوروزی

جووانّی کومیسّو نویسندۀ ایتالیایی در سال 1895 در تِرِویزو شهری در شمال ایتالیا در خانواده‌ای نسبتاً مرفه زاده شد و در 1969 در همان شهر درگذشت.

کومیسّو پس از پایان تحصیلات دبیرستانی داوطلبانه در جنگ جهانی اول شرکت کرد. چندی بعد با الهام از خاطرات جنگ رمانی با عنوان «روزهای جنگ (1930) نوشت. پس از جنگ در دانشگاه سِینا در رشتۀ حقوق فارغ التحصیل شد و برای مدت کوتاهی پیشۀ وکالت را آزمود ولی علاقه‌اش به ادبیات او را به سوی پیشه‌های دیگر مانند کتابفروشی و بازرگانیِ آثار هنری کشاند.

در نخستین رمان کومیسّو (بندر عشق «1924») که عنوانش در چاپ بعدی به «معرض بادهای آدریاتیک 1928» تغییر کرد، تأثیر آثار شاعر و نویسندۀ معروف ایتالیایی گابرییله دانّونتسیو (1863_ 1938) را می‌توان حس کرد. در دورۀ پس از جنگ کومیسّو با مجله‌ها و روزنامه‌های مختلفی همکاری داشت ولی به دلیل عدم تمایلش به کمونیست و جنبش هنری نئورئالیسم که آن زمان بسیار محبوب و مرسوم بود، در محافل ادبی تنها و نسبتاً منزوی ماند. بیشتر آثار جوّوانی کومیسّو را خاطرات وی تشکیل می‌دهند به عنوان نمونه:

«فصل‌های من (1951)»؛ «روزهای جنگ (1930)»؛ «خانۀ من در روستا (1958)»؛ «دوستی من با دِ پیسیس (1954)؛ «فضیلت افسانه‌ای (1957)؛ و «عشق‌های شرقی (1949)».

کومیسّو با سه رمان: «مردمان دریا (1928)؛ «لجاجت‌های ایتالیایی (1952) و «گربه‌ای از خیابان عبور می‌کند (1955)» به موفقیت‌هایی نائل آمد و جوایزی را از آن خود کرد.

کدبانوی جوان نوشته کومیسّو ترجمه دکتر ناهید نوروزی

داستان کدبانوی جوان از کتاب (گربه‌ای از خیابان عبور می‌کند، انتشارات کلب دلی ادیتوری، میلانو (1969)، صص 36-38) برای برگردان انتخاب شده است، این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه کومیسّو است که برندۀ جایزۀ ادبی استرگا شد. نویسندۀ ایتالیایی گویدو پیووِنه (1907-1974) در مقدمۀ این کتاب در نقد جووانّی کومیسّو می‌نویسد:

«جووانی کومیسّو ایدئولوژی خاصی را دنبال نمی‌کند، به اخلاق و شعارهای سیاسی حاکم بر فرهنگ دوره‌اش تمایلی ندارد، مستقلانه کوشیده است تنها راه خود را پیش گیرد و در آثارش حتی گوشه‌ای از شرایط خاص تاریخی و اجتماعی جهان بیرون از خود را بازنمی‌تاباند، گویی در حاشیۀ همۀ چیزها به سر می‌برد. دربارۀ جووانی کومیسّو گفته می‌شود “طبیعی” است ولی حتا این تعریف هم در مورد او گویا نیست. بسیاری از داستان‌های کوتاه وی به همان اندازه متقاعد کننده‌ هستند که یک گیاه رضایت‌بخش است و یا تکه ابری، فرد زیبایی و یا حیوانی دوست داشتنی. کومیسّو به غرایز تمایل دارد و از این رو خیلی آنی و نزدیک و در دسترس است، و بدین‌گونه در عین جذاب بودن، به آسانی فراموش می‌شود.»(ص5)

دانلود داستانِ کوتاه

(منبع: «Quaderni di meykhane 8 » «دفترهای میخانه8»/  2018 )

مطالب بیشتر

  1. خدمات دکتر ناهید نوروزی در دانشگاه بلونیا

 

مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

از «حکیم عمر خیام» چه می‌دانیم؟

از «حکیم عمر خیام» چه می‌دانیم؟

18 ساعت ago

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

چگونه از «دادگاه بیست‌وچهار ساعتی ذهن» و «محکومیت‌های مداوم» رها بشویم؟

2 روز ago

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

4 روز ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

1 هفته ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

1 هفته ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago