دعای گل سرخ سرودۀ سیاوش کسرایی
آفتابا مدد کن که امروز
باز بالندهتر قد برآرم
یاری ام ده که رنگینتر از پیش
تن به لبخند گرمت سپارم
چشم من شب همه شب نخفته است
آفتابا قدح واژگون کن
گونه رنگ شب شسته ام را
ساقی پاکدل پر ز خون کن
گر تغافل کنی ریشۀ من
در دل خاک رنجور گردد
بازوان مرا یاوری کن
تا نیایشگر نور گردد
تا بهایی ز گلچین ستانم
خارهایم برویان فراوان
بر تنم ای همه مهربانی
خارهای فراوان برویان
شادیام بخش و آزادگی ده
تا زمین تو دلجو کنم من
پر گشایم به روی چمنها
باغهای تو خوشبو کنم من
ابر بر آسمان مینویسد
عمر کوتاه و شادی چه بیپاست
بی سر و پا نمیداند افسوس
شبنم زود میرا چه زیباست
با شکوفایی من بر آمد
زین همه مرغ خاموش آواز
پای منگر ز من مانده در گل
عطر ها بنگر از من به پرواز
بر سرا پردهام گرچه کوچک
آسمان چتر آبی گرفته است
وین دل تنگ در دامن کوه
خانهای آفتابی گرفته است
آفتابا غروب تو دیدم
خیز از خواب و کم کم سحر کن
سرد بوده است جان من اینجا
گرم کن جان من گرمتر کن
دعای گل سرخ سرودۀ سیاوش کسرایی
(منبع: gowhar.ideality)
مطالب بیشتر
ویلیام فاکنر: هنرمند هيچ اخلاقی نمیشناسد مصاحبهکنندهای از فاکنر میپرسد: نويسنده چگونه رُماننويس جدی میشود؟…
بریدهای از کتاب آسایش نوشتۀ مت هیگ به دلیل انعطافپذیری عصبی، مغز ما براساس چیزهایی…
چرا «گلابی» مهم است؟ گلابی از زمان ماقبل تاریخ با ما بوده است، حتی برشهای…