موسیقی ماورایی کارل هینس اشتوک هاوزن
«کارلهینس اشتوک هاوزن»(karlheinz stock hausen) آهنگساز پیشرو آلمانی متولد ۱۹۲۸ که در عرصه موسیقی الکترونیک شهرتی جهانی کسب کرد، سال 1386 درگذشت. او موسیقیدانی تجربی محسوب میشد که با استفاده از ضبط صوتهای حرفهای و ریاضیات برای خلق آثاری بدیع و نوآورانه استفاده میکرد.
وی در دوران پهلوی نیز به ایران آمد و در یکی از جشنهای هنر شیراز برنامه اجرا کرد. اشتوک هاوزن علاوه بر نوآوریاش در موسیقی الکترونیک تجربیاتی در متافیزیک و موسیقی داشت که عقاید او را به سمت وجود منبعی الهی برای موسیقی سوق داد. در اینباره با «نادر مشایخی» آهنگساز و رهبر ارکستر که دانشآموخته آلمان است، گفتوگویی انجام دادهایم که در پی میآید.
ابتدا مشایخی درباره شیوه کار اشتوک هاوزن در آغاز فعالیت گفت:
وی متعلق به نسلی است که بعد از جنگ جهانی دوم هویت اندیشه خود را شکل داد و به دلیل فشارهای روحی شدیدی که در جنگ متحمل شده بود، پس از اتمام آن به همراه هنرمندان دیگری اعلام کرد که با هنر و مظاهر آن در پیش از جنگ، کاری ندارد و هنر را از سال صفر شروع خواهد کرد.
وی ادامه داد: در زمینه موسیقی تنها هنرمند پیش از جنگ که الگوی اشتوک هاوزن ماند، «آنتون وبرن» آهنگساز اتریشی بود که موسیقی ۱۲ صدایی و ۱۱ فاصلهای را کار کرده بود و با سکوت مانند جزئی از هویت موسیقی رفتار میکرد.
او پس از تحصیلات موسیقی، ایدههای وبرن را روی زیر و بمی صداها و پارامترهای دیگری از جمله ریتم، شدت صدا(دینامیک) و رنگ تعمیم داد.
مشایخی در ادامه تشریح کرد:
همزمان با اشتوک هاوزن در دیگر کشورها مانند فرانسه «پیر بولز» از شاگردان «اولیویه مسیا» فعالیتهایی مشابه اشتوک هاوزن انجام داد که البته خودش نیز از شاگردان مسیا محسوب میشود. از دهه ۶۰ میلادی به بعد است که آشنایی و ارتباط این آهنگساز با متافیزیک آغاز شد و یکی از کارهای شاخص او «ES» که معادل «it» در انگلیسی است، اصلا نتنویسی ندارد و در آن در جمله که خطاب به نوازنده میگوید، به هیچ فکر کن، صبر کن تا درونت کاملا ساکت شود، وقتی آن را دریافتی شروع به نواختن کن. تا به نواختن و اینکه چه بزنم فکر کردی دست از نواختن بکش و دوباره شروع کن، وی را هدایت میکند.
رهبر پیشین ارکستر سمفونیک ادامه داد:
تمام روشهای آهنگسازی، تمرین، آموزش، متافیزیک و … این آهنگساز توسط خودش در ۶۵ کتاب نوشته و چاپ شدهاست. او آهنگسازی است که تکنیک سریل را از وبرن گرفت و در کارهایش بسط داد به این نحو که به نوعی انتزاع و آبستره(Abstract) در موسیقی دست یافت.
وی در توضیح بیشتر افزود: در این روش ترتیب نتها مهم نیست یعنی مانند نقاشان این سبک که رنگ را بی ترتین میگذارند، نت نیز در ترتیب مشخصی قرار نمیگیرد و ملودی و هارمونی اهمیت ندارد بلکه هر نت به صورت فردی با اهمیت است که نام آن را «پونکتول» گذاشت.
موسیقی ماورایی کارل هینس اشتوک هاوزن
او در روشهای دیگر جدا از این که در موسیقی سازی و الکترونیک تبحر داشت، قطعه شماره ۱۱ برای پیانو را نوشت که ابعاد کاغذ نت آن یک متر در یک متر و رویش حدود ۱۸ نت در خط حامل(خط موسیقی) به صورت «فراگمنت»(پارهخط) نوشته بود. در این شیوه قبل و بعد نت، زمان کشش، شدت صدا و دیگر موارد معول در قطعات وجود ندارد و بسته به حس و حال نوازنده اجرا میشود.
آهنگساز قطعه فیه ما فیه افزود:
این کار آغاز موسیقی «آلئاتوریک»(Aleatorik) در اروپا است که همزمان با بولز نیز در فرانسه سونات شماره ۳ خود را با این تکنیک نوشت اما انتقاد من به این روش این است که شنونده چنین قطعاتی که کاغذ نت را نمیبیند، از پراکندگی یا آزادی و اساسا چگونگی نوشتن قطعه خبر ندارد. او تنها شنونده نتیجه کار است که به نظر من سبک کار در ذهن مخاطب که هدف اصلی کار موسیقی است، تأثیری ندارد.
مشایخی تصریح کرد: به نظر من آزادی واقعی را «جان کیج» آهنگساز آمریکایی با وضع قوانین اتفاق در در موسیقی ایجاد کرد که باعث تقسیمیندی تاریخی موسیقی به قبل و بعد از خود شد.
اشتوک هاوزن نیز در ادامه پژوهش خود در متافیزیک «صدای ستارگان» را نوشت که در واقع الهام او از صدای گردش کائنات و ستارگان در آسمان است که در ایران نیز اجرا شد.
رهبر ارکستر سمفونیک تهران در پایان اظهار کرد: اشتوک هاوزن در ادامه کار خود در زمینه موسیقی ژاپن، هند و سرخپوستها تحقیق کرد و آهنگ نوشت. او شاگردان و پیروانی داشت که راه و اندیشه او را در موسیقی ماورایی ادامه دادند.
(منبع: iqna)
مطالب دیگر
من فکر میکنم هرگز نبوده قلب من اینگونه گرم و سرخ...
نگاهی به کتاب «خطابههای برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگترین شاعران…
شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمیپور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…
نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد» که با نام «جیمز انسور»…
جملههایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگها برای حضور فیزیکی بدنها…
«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آبهایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…