امیر علی نجومیان و شازده کوچولو

در ایران درباره تراژدی‌های یونان و ادبیات کلاسیک از رنسانس تا قرن نوزدهم، کارهایی انجام داده‌ایم اما به ادبیات قرن بیستم جهان کمتر توجه نشان داده‌ایم.

من برای اولین بار در سن 8 یا 9 سالگی این کتاب را خواندم. یعنی یکی از اقوام ما بود که این کتاب را برای من و دو برادر کوچکترم خواند. این داستان از همان زمان در ذهن من حک شد و در طول زندگی‌ام تا امروز، هرچند وقت یک بار برگشته و آن را خوانده‌ام. همیشه به دانشجوهایم هم مانند دکتری که قرص تجویز می‌کند، می‌گویم هر سال دو بار این کتاب را بخوانید.

 

امیر علی نجومیان و شازده کوچولو

حدود 12 یا 13 ترجمه فارسی از شازده کوچولو وجود دارد که من 4 یا 5 تای آن‌ها را به چشم دیده‌ام. ترجمه محمد قاضی از این کتاب،‌ از قدیمی‌ترین و اصلی‌ترین ترجمه‌های شازده کوچولو است. خود این ترجمه به دلیل این که ترجمه محمد قاضی است، اعتبار مشخصی دارد. قاضی در معرفی ادبیات دنیا به ایران سهم زیادی داشته است اما امروز که نثر ترجمه‌اش از شازده کوچولو را بخوانیم، ممکن است با برخی فرازهایش ارتباط برقرار نکنیم چون نثر آن متعلق به 40 الی 50 سال پیش است. یعنی ممکن است از جهت سلیقه احساس کنیم، نثر و کلماتش کهنه هستند.

این محقق ادامه داد: احمد شاملو هم ترجمه‌ای از شازده کوچولو دارد که با همه ارادتم به شاملو باید اشاره کنم که شاملو خودش هم خود را به عنوان یک مترجم حرفه‌ای نمی‌شناخت. ترجمه‌اش از شازده کوچولو هم یک ترجمه شخصی است و در مقاطعی ترجمه صحیحی از داستان ارائه نشده است.

 

 

شازده کوچولو در بسیاری از فرازهایش نثر رسمی و غیرعامی دارد اما شاملو از لحنی صمیمی و عامی برای ترجمه‌اش استفاده کرده است. ترجمه ابوالحسن نجفی هم از این کتاب در سال 79 چاپ شد که قدم بزرگی در مسیر ترجمه شازده کوچولو بود. نجفی علاوه بر این که زبان فرانسوی را به خوبی می‌شناخت، یک نویسنده زبان فارسی بود. زبان او تمیز و وارسته است و جملات را به درستی به کار می‌برد.

در چند سال اخیر ترجمه عباس پژمان هم توسط نشر هرمس منتشر شد که به نظر می‌رسد این کار پژمان با نگاه به ترجمه نجفی منتشر شده است. یعنی با این که پژمان اشاره صریحی نکرده است، اما مشخص است که قاضی را کنار گذاشته و با نجفی کشتی گرفته است.

در برخی فرازها هم ادله مناسبی دارد. در پایان ترجمه‌اش هم نقدی بر شازده کوچولو دارد و آن را یک اثر سورئالیستی می‌داند. در هر صورت سه ترجمه‌ای که نام بردم، از ترجمه‌های خوب و مناسب رمان شازده کوچولو هستند.

مولف کتاب «درآمدی بر مدرنیسم در ادبیات» در ادامه گفت:

شازده کوچولو داستان آشنایی و دوستی یک خلبان در صحرا مانده با یک پسربچه است که از سیاره دیگری آمده است. شازده کوچولو پیش از آمدن به زمین به 6 سیاره سر زده و در هرکدام، آدم بزرگی را دیده که به کار بیهوده‌ای مشغول بوده است. این رمان در سال 1943 در آمریکا به زبان فرانسه منتشر شد. در فرانسه به عنوان بهترین کتاب قرن بیستم شناخته می‌شود و در دیگر کشورهای جهان هم در میان 10 عنوان اول قرار دارد.

تا امروز 140 میلیون نسخه از آن در جهان به فروش رفته است و هنوز سالی یک میلیون نسخه از آن به فروش می‌رسد. این کتاب بعد از انجیل، پرفروش‌ترین کتاب دنیاست. نقاشی‌های کتاب هم اثر خود آنتوان دوسنت اگزوپری نویسنده کتاب است.

این پژوهشگر گفت: شازده کوچولو به عنوان اثری در ژانر ادبیات کودک شناخته می‌شود و به طور مشخص‌تر یک اثر سمبولی است. آثار سمبولیستی، آثاری هستند که قرار است کل داستانشان، معنای دوم و گسترده‌تری داشته باشد؛ مانند داستان‌های مولوی در مثنوی معنوی. شازده کوچولو از ژانر داستان‌های پریان بهره می‌گیرد اما متعلق به این ژانر نیست.

در عین حال، می‌توان شازده کوچولو را از نظر ژانری یک اثر اتوبیوگرافی یا شرح حال خودنوشت هم دانست. چون خیلی از اتفاقاتی که در آن روی می‌دهد، در زندگی خود نویسنده رخ داده است. خواندن کتاب «سرزمین انسان‌ها» کمک زیادی به فهم شازده کوچولو می‌کند. می‌توان جسورانه‌تر با این کتاب روبرو شد و آن را متعلق به ژانر مهاجرت هم دانست.

این اثر دو شخصیت اصلی دارد،‌ یکی خلبان و دیگری شازده کوچولو که هر دو مهاجر هستند. البته مهاجر نه به معنی مصطلح آن بلکه به این معنی که از سرزمین اصلی خود جدا شده و دور افتاده‌اند.

نویسنده کتاب «خوانشی پساساختگرا از آثار عباس کیارستمی» افزود:

شازده کوچولو رمانی درباره تقابل‌هاست. اولین تقابل آن بین کودکی و بزرگسالی است. جالب است که دوسنت اگزوپری در اول کتابش هم از بچه‌ها عذرخواهی کرده است که کتابش را به یکی از آدم بزرگ‌ها تقدیم کرده است. یکی از مسائلی که در نثر دوسنت اگزوپری وجود دارد، تکرار است. در این توضیح و مقدمه اول کتابش هم مرتب لفظ «آدم بزرگ‌ها»‌ را تکرار می‌کند. یکی از تم‌های اصلی داستان این است که هر آدم بزرگی، یک روز بچه بوده است. ولی کمتر آدم بزرگی این را به یاد می‌آورد. یکی از تم‌ها رفتن از کودکی به بزرگسالی و بالعکس است.

تقابل بزرگ و کوچک همیشه در این اثر تکرار می‌شود. در جایی گفته می‌شود که آدم بزرگ‌ها نمی‌فهمند و بچه‌ها مجبورند مرتب برایشان تکرار کنند اما آن‌قدر این کار را می‌کنند که خسته می‌شوند. این موضوع، مطابق با نظریه کارناوالی باختین است و چنین وضعیتی دارد. این پایه شازده کوچولو است. کتاب شازده کوچولو، مرثیه‌ای بر معصومیت از دست رفته دوران کودکی است.

نجومیان گفت: دومین تقابل مهم این رمان هم بین حیرت و واقعیت است که انگار هیچ وقت با هم همخوانی ندارند.

(منبع: mehrnews)

 

مطالب مرتبط

  1. امیرعلی نجومیان و نقد رمان کاندید اثر ولتر
  2. امیر علی نجومیان: کامو در رمان بیگانه عمداً مخاطب را عصبی می‌کند
  3. امیرعلی نجومیان: نقد رمان بازمانده روز اثر ایشی گورو
مدیریت

فریادی شو تا باران وگرنه مُرداران... احمد شاملو

Recent Posts

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ…

من فکر می‌کنم هرگز نبوده قلب من این‌گونه گرم و سرخ...

24 ساعت ago

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی

نگاهی به کتاب «خطابه‌های برندگان جایزۀ نوبل ادبیات» ترجمۀ رضا رضایی آیدا گلنسایی: بزرگ‌ترین شاعران…

4 روز ago

شبیه به مجتبی مینوی!

شبیه به مجتبی مینوی! مرتضی هاشمی‌پور محمد دهقانی، نویسنده و منتقد ادبی را از پویندگان…

5 روز ago

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور»

نگاهی به آثار نقاش بلژیکی: «جیمز انسور» «جیمز سیدنی ادوارد»‌ که با نام «جیمز انسور»‌…

1 هفته ago

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی

جمله‌هایی به یادماندنی از نغمه ثمینی «لباس جایی است که فرهنگ‌ها برای حضور فیزیکی بدن‌ها…

1 هفته ago

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایتِ شیرجه به آب‌هایِ اعماق

«صید ماهی بزرگ» نوشتۀ دیوید لینچ: روایت شیرجه به آب‌هایِ اعماق آیدا گلنسایی: در کتاب…

2 هفته ago