با ما همراه باشید

به وقتِ شنیدنِ شعر

شعر کاک خسرو سرودۀ الیاس علوی با صدای محمد عارفی‌فر

شعر کاک خسرو سرودۀ الیاس علوی با صدای محمد عارفی‌فر

شعر کاک خسرو سرودۀ الیاس علوی با صدای محمد عارفی‌فر

دانلود شعر

 

کاک خسرو
من یک پسرک اوگاندایی ام
روی تنم برگ گذاشته اند
شلاق می زنند به پاهایم
تا برقصم
آنقدر که از حال بروم
بعد
برگ ها را از تنم می کنند
– چه می کند عرق یک پسر سیاه با برگ شاهدانه؟
– می گویند آدمی را به فراموشی می برد
فراموشی
کاک خسرو همه می خواهند فراموش کنند.

کاک خسرو
من یک دخترک ابوریجینالم*
پدر یاغی ام را بستند به دو اسب سپید
و تنش را از هم گشودند
طبق قانون، مرا از مادرم گرفتند
وبه یک خانواده سفید سپردند
پدرخانواده سفید
هر شب به سراغم می آمد
و دکمه های سینه های سیاهم را باز می کرد.

کاکا خسرو
من رودخانه “قویق” هستم*
تا همین دیروز
ماهیان ِ جوان، لخت ِ تنشان را با من می گفتند
اما حالا تلخم
و ماهیانی ساکت را از آنسوی “حلب” به اینجا می آورم
ماهیانی دست بسته
چشم بسته
با حفره ای عمیق بر پیشانی.

کاک خسرو
روی تی شرتم بزرگ نوشتم
“1948”
من بازمانده سال نکبتم
فلسطینم من.*

کاک خسرو
تو کردی
من هزاره ام
ما برادران تنی یکدیگریم
که قرنها همدیگر را گم کرده بودیم
تا امشب
در خانه کوچک تو در” سلیمانیه”
و این عرق ِ روسی که ما را چنین گرم کرده است
تا زبان هم را بفهمیم
کاک خسرو، کاک خسرو
چرا یک بطری عرق ِ روسی ما را به هم برساند؟

کاک خسرو
همین لحظه که من و تو غرق ِ عیشیم
دریاها حرکت می کنند
کوهها حرکت می کنند
از مرزی می گذرند
و وارد مرز دیگری می شوند
دور نیست آن صبح که از خواب برخیزیم
همه جا را آب گرفته باشد
لباسهای بازماندگان “آشویتس” روی جالباسی،
لچکهای آن چهل دختر چشم بادامی روی طناب حویلی،*
و گوش کوچک ونگوگ در سینک آشپزخانه باشد
زمین بیرون بریزد همه ی آنچه در خود پنهان داشته
شناور شود همه ی رازها
تلخی عشق ویرجینیاوولف
تنهایی غمگین هیتلر
تن ِ زخمی بن لادن
و تو به چشمهاش ببینی
– چه چشمهای زیبا و معصومی…

کاک خسرو
دنیا غمگینم می کند
بر آمدن آقتاب
چرخیدن آدمها دور مربعی توخالی
صدای ناقوس ها
صدای پدرم
و صدای دخترک زیبا که خبرهای جنگ را می خواند.
کاک خسرو در همین چند دقیقه خواندن این شعر
در رواندا چند پسر همجنسگرا را از پله های مرگ بالا می برند؟

در قندهار، چند قومندان ِ سابق و نماینده پارلمان ِحالا، از بستر کودکی لاغر می خیزد؟
چند زن بغدادی از گورستان به خانه باز می گردد؟
– خانه؟
خانه تسلی احمقانه ای است
هیچ کجا خانه نیست
و هیچ کس شهید نمی شوند
همه می میرند
و می پوسند
مثل همین پنچ هزار استخوان که در گورستان “حلبچه” پوسیده اند
آنها فقط بوی موز و سیب و سیر را شنیدند
و مست شدند
بوی واقعی میوه ها، آدمی زاد را می کشد.

کاک خسرو
سایه ها غمگینم می کند
درختی را که سایه اش در مرز کشور دیگری بیافتد، تیرباران می کنند
کاک خسرو
درختهای بسیاری را کشتند
کوههای بسیاری
اسب های بسیاری
گاوهای بسیاری را
اما کسی برایشان شعر نمی نویسد
می گویند آدمی اصل است، آدمی!
کاک خسرو
چرا یک بطری عرق ِ روسی ما را به هم برساند؟
یک بطری عرق روسی
که اتفاقن کارخانه اش نزدیک کارخانه ای است که تفنگ ِ دوربین دار می سازد
سربازان داعش با همین تفنگ، کودکان ایزدی را آرام می کنند
سربازان ناتو با همین تفنگ، با کشاورزان هلمندی شوخی می کنند

سربازان گمنام امام زمان با همین تفنگ مهاجران غیرقانونی را در تفتان به درک می فرستند
و شیخانِ خلیج، با همین تفنگ به آسمان شلیک می کنند.

کاک خسرو
از دور صدای تراکتورها را می شنوم
سخت مشغول کارند
خانه های سیمانی می سازند
همچنانکه مادران و پدران سخت مشغول کارند
تا کودکانی سیمانی بسازند.
کاک خسرو
کم کم غروب می شود
چند ثانیه بعد از غروب، یک خط سرخ آسمان را می گیرد
آن چند ثانیه
بهترین زمان برای عکاسی است
در یک چنین لحظه ای می خواهم تمام شوم.

کاک خسرو کاک خسرو
چرا یک بطری عرق ِ روسی ما را به هم برساند؟

منبع elyasalavi.blogfa

شعر کاک خسرو سرودۀ الیاس علوی با صدای محمد عارفی‌فر

مطالب بیشتر

  1. شعری از محمد عارفی‌فر با صدای او
  2. من آب دریاها را می‌فروشم آقا
  3. عروسک کوکی با صدای فروغ فرخزاد
  4. شعر پریا با صدای شاملو
  5. دکلمۀ در ساعت پنج عصر لورکا با صدای شاملو
  6. شعر چاووشی اخوان با صدای او
  7. آیه‌های زمینی با صدای فروغ

 

برای افزودن دیدگاه کلیک کنید

یک پاسخ بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برترین‌ها